دستم رو روی کیبرد میکشم،خیس ِ.اشکام چقدر تند میان پائین،دستم رو روی اسم قشنگش فشار میدم.ل.ی.ل.ا چقدر این لیلا الان از من دوره.دنبال اسم خودم میگردم.ع.ب.ا.س چقدر این عباس تنها شده. چشامو میبندم و دیروز رو به خاطرم میارم،نمیخواستم لحظه ها از دستم فرار کنن ولی میشه جلوشون رو گرفت؟ همین الان.اون کجاست؟ یعنی با حرفام ناراحتش کردم؟ ولی اون همیشه میگه من هیچوقت از تو ناراحت نمیشم. یا شایدم نه،شاید حدس من درسته و اون از یه چیز ِ دیگه ناراحته؟ چقدر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی کالا فروشگاهی فروشگاه چله کپی انیمه راهنمای گل و گیاه پی اس ان ساپورت | ریکاوری و دی اکتیو اکانت PSN بهترین هدیه