دیروز سوار اسنپ بود. سر ظهر. خیلی گرم بود. راننده یه پیرمرد بود. ماشینشم قدیمی بود. کولر نداشت. یهو یاد یه خاطره افتادم. یه بار با یکی از بچه ها که خیلی آدم مقید و مذهبی هست و حتما باید سالی یکی دوبار بره کربلا و نماز روزش همه سر جاشه سوار اسنپ شده بودم. یه پیرمرد با یک پراید قدیمی. دوستم گفتم کولرو بزن حاج عاقا. حاجیم ک سنش خیلی بالا بود گفت کولر خرابه پسرم. رفیق متدین منو جو گرفته بود ن باید روشن کنی و وظیفه ی اسنپه کولر داشته باشه و ازین حرفا. کولر ,خیلی ,اسنپ ,سوار اسنپ منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف ویژه فقط برای امروز مرکز تلفن ویپ دستها نمی‌توانند بنویسند ... owrefer Long gone :) فن پیچ بهنام بانی کیف و کفش بهار شوز سایت ققنوس