گفت: اگه یه ماشینِ زمان داشتی باهاش میرفتی گذشته یا آینده؟ دستامو دورِ لیوان چای سفت حلقه کرده بودم، نگاش کردم، گفتم: هیچکدوم گفت: دِ بگو دیگه؟ یکیشونو انتخاب کن! گفتم: اگه ماشین زمان داشتم، نه میرفتم گذشته نه میرفتم آینده . گفت: پَس چیکار میکردی دیوونه؟ گفتم: زمان رو همینجا متوقِف میکردم وُ تا ابد به بهونه‌یِ سرد شدن این فنجونِ چای همینجا پیش تو میموندم . پ ن : ‏كاش همسايه طبقه بالاييمون بودى الان سوار آسانسور ميشدم ميومدم يه ماچت ميكردم و برميگشتم گفتم ,زمان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پایگاه خبری شرکت آب و فاضلاب خوی مطالب جالب و خواندنی ما بیشماریم آشپزباشی آرایشی و بهداشتی آموزش ابتدایی صندوقچه اجناس فوق العاده نوشته هایم