بعد چند دقیقه اومد داخل تو صورتم نگاه نمیکرد - سرمت تموم شده برم بگم بیان بازش کنن بریم ، از در بیرون رفت آروم بلند شدم و سرم از دستم کشیدم باریکه خون راه افتاد اما اهمیتی ندادم با یه دستمال خون هارو پاک کردم و مانتومو صاف کردم و کفش هام پوشیدم و رفتم کنار روشویی به آیینه نگاه کردم صورتم سفید شده بود شونه هام بالا انداختم مهمتر از قهر سیاوش نبود که آبی به صورتم زدم و با دستمال صورتمو خشک کردم و از اتاق زدم بیرون با چشم هرجا نگاه کردم نبود + خوشگلم دنبال صورتم ,نگاه کردم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش کولر گازی بانه بروز باشی neil20y cant گریتینگ سربازان ولایت