سم هر روز از خدا می خواست برای ماجرایی که سه سال پیش رخ داده بود، او را بیامرزد. بیش از پانصدبار برای همین مسئله در خواست مغفرت کرد. او نتوانسته بود این نکته را دریابد که خداوند با همان اولین درخواست او را بخشیده است. مشکل اینجاست که لطف و مرحمت خدا را دریافت نکرد. او مدام به صداهای آزاردهنده گوش می سپرد: «خراب کاری کردی، امکان ندارد خداوند از تو بگذرد، تو میدانی آن سال ها چه کارهایی انجام دادی.» او باید هر روز صبح از خواب برخیزد و این گونه بگوید: منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کمپانی چجوری ثبت میشه؟ معرفی کالا teachi3ng ریاضیات دوره اول متوسطه ( سرزمین ریاضی ) میکس عاشقانه تخفیفان مرداد - Mordad فروشگاه اینترنتی ادویه جات رئیسی دنیای بهاری