رفتیم برام لاک بگیره. فرچه لاکو گرفتم سمتش و گفتم انگشتتو بیار جلو لطفا. دیدم با قیافه متعجب و خنده ناباوری نگام میکنه و میگه "چی؟! میخوای بزنی رو ناخن من؟! زشته ها" من: o_O من لاک دارم رو ناخنام، ببین. بیا اینم دستمال کاغذی، چیزی نیست که عزیزم. زود پاکش میکنم. نترس. بیار جلو :) (و پشت صحنه من ریسه رفته بودم از واکنش گوگولیش) هر دونه رو امتحان میکردم زودم پاک میکرد :))) میگه خوبه تنها نیومدم، سرگیجه میگرفتم و آخرشم یه رنگی که دوس نداشتی برات میگرفتم! 5 6 منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرجع اپل و آی او اس emohtava هتل پانوراما z2u.com Dylanvuunn1 homepage دانش بر (آرش مهرآفرین) معرفی بازی های موبایل آنلاین چرم سان