نیمه های شب دوشنبه حال حضرت پدر بد شد اول سر درد یهویی و وحشتناک که فکر میکرد سکته مغزی هست مادر خانم بهش فشار داده بود. بعد قلب و قفسه سینه ش درد گرفته بود. مادر خانم منو صدا زد. حضرت پدر زیر زبونی میخواست گفتم نه اونا برای مادرخانم هست. ضربان قلب حضرت پدر پایین هست و اصلا نباید از اون ا بخوره. اب سرد بهش دادم. دست و شونشو ماساژ دادم. مادر خانم ذکر میگفت و بادش میزد. یه ساعتی گذشت حالش جا اومد. خانم ,مادر ,حضرت ,مادر خانم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

موشی چت|چت موشی اینجا همه چی هست انیمه سریتی | anime seriti شرکت ایزوگام هیرمان دلیجان سبزوانه مجله مد آواجیق