دیدیم که اب در نظر طالس ارخه بود نه پدید می امد و  نه از بین می رفت . اب جاویدان و الهی بود  .دومین فیلسوف ملطی  انکسیمندروس بود که  به طالس نقد داشت  که اب نمی تواند ارخه باشد چون عناصر ذات انها با هم در تقابل هستند.  عناصر اب باد خاک اتش از هم تشکیل نشده اند هر کدام ویژه و اصل هستند . اتش حرارات دارد . اب تر است و هواسرد است  و خاک خشک  خاصیت های منحصر به خود را دارد این تقابل و تضاد عناصر چهارگانه  نمی تواند ارخه باشد انکسیمندروس معتقد بود علت  یک عنصری نا متعین و غیر محسوس بنام اپایرون که همه اشیا از ان پدید امده اند. در واقع با مطرح کردن اپایرون امر نامحسوس که عالم از ان شکل میشود . بر طبق همان استدلال که الهی و جاویدان است نه بوجود می اید نه از بین می رود ازلی و ابدی و الهی هست.

سومین فیلسوف ملطی انکسیمنس ارخه را هوا می دانست در نحله اورفئوسی منشا زندگی تنفس بود . انسان هوا را در درون خود می کشد این تنفس منشا حیات است. نفس هوا عامل زندگی است انکسمنس هوا را ارخه قرار داد. هوا هم منشا الهی دارد هم ازلی هم ابدی و همه کثرات را در عالم تبدیل به وحدت می کند.

ارخه ,الهی ,منشا ,عناصر ,ارخه باشد ,تواند ارخه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مبین دانلود - دانلود فیلم جدید رشته علوم تربیتی گفتار درمانی بهترین سایت فیلم و سریال های جدید امیرحسین شاهسون توانایی باران چت دیجیتال مارکتینگ