بالاخره پایان نامه رو ساعت یه ربع به دوازده شب تحویل دادم به قدری خسته بودم و کتف و دستام درد میکرد که فهرستش یکم نامنظم شد نتونستم درستش کنم بی خیالش شدم همون جوری فرستادم این روزا مامان پیش مامان بزرگم مونده بود و یه پام آشپزخونه بود یه پام پای سیستم و تایپ حدود چهار پنج باری برا فایلم مشکل پیش اومد و به معنی واقعی هر بلایی که میشد سرش اومد و میتونم بگم تو بدترین زمان ممکن و بدترین شرایط ممکن بالاخره تمومش کردم حالا امشب که تحویل دادم مامانم اومد خونه تحویل دادم ,پایان نامه منبع
درباره این سایت