پارسال وقتی بعد از یک دوره ی طولانی خوابگاه برگشتم تا وسایلم را جمع کنم همه ی آن لحظه هایی که توی راه پله ها نشسته بودم و منتظر زنگ مسئول خوابگاه بودم، وقتی گرسنه و تشنه بودم ولی قول داده بودم هیچ وقت وارد آن واحد لعنتی نشوم، فکر میکردم اگر امروز را تمام کنم، صد در صد مطمئنم بعد از این، هیچ چیزی اذیتم نخواهد کرد دو هفته ی بعد، نود درصد مطمئن بودم دو ماه بعد کم تر از پنجاه درصد و الآن کم تر از ده درصد میبینی عزیز من؟ انسان به درد، حتی به سخت ترین لحظه ها هم درصد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

علت ارور HRS - تعمیر یخچال دوو وان آیدوم فرنام شرکتی نیک چیز دانلود نوحه های ماندگار ترکی گرافیگ راد اینجا همه چی هست بلبرینگ حسن آبادی