میخوام یه خلاصه کوتاهی از داستانم بنویسم تا کسانی که تا حالا این داستانو نخوندن باهاش آشنا شن: داستان در مورد دختری تنهاس که تو شهر تهران زندگی میکنه و رو حساب تنهاییش وارد رابطه مجازی با پسری به نام امین که تو شهر گنبد کاووس زندگی میکنه میشه. این دونفر فراز و نشیبای زیادی توی این رابطه داشتن حتی امین قول ازدواج به الهه داده بود منتها امین هیچی نداشت ! دختر داستانمون اونقدر به امین اعتماد داشت که بهش یه فرصت دو ساله داد تا امین بتونه شرایط برای ازدواج امین ,زندگی میکنه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Maybe پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان ساعت شنی من لینک