اخیرا فیلم مستندی دیدم ساخته مایکل مور با موضوع "مقصد بعدی جنگ کجاست؟ در این فیلم کارگردان گذری کوتاه به جنگ های آمریکا می کند و نگاهی به زندگی سربازان آمریکایی می اندازد که با دستور فرماندهان نظامی و رئیس جمهورانشان به کشورهای دیگر برای تصاحب نفت و غلات و . حمله می کنند تا برای آمریکا اقتدار به بار آورند؛ اما طی این سالها نتنها اقتدار کسب نکردند بلکه آنچه را هم که داشتند از دست داده اند.

کارگردان در جلسه ای تخیلی با حضور فرماندهان نظامی حاضر می شود و اعلام می کند اینبار به او اجازه دهند با لشکرش که همان رسانه است به قلب برخی از کشورها نفوذ کند تا بتواند برای آمریکا فتوحاتی به بار آورد.

کارگردان در این فیلم به چند کشور اروپایی و آفریقایی سفر می کند و در مورد شیوه های زندگی این کشورها از منظر ی، اجتماعی و اقتصادی از صاحبنطران و مردمان عادی پرس وجو می کند و در نهایت نکاتی که به نظر کارگردان جالب می آید را به عنوان سوغات به مردم آمریکا هدیه می دهد.

اما در نهایت اعلام می کند که آنچه را که من در این سفرها دریافت کردم تمامش به نحو اکمل در ایالات متحده وجود دارد اما اجرایی نمی شود.

آنچه که در این قسمت گفته شد خلاصه ای از این فیلم مستند بود ولی باید این فیلم را نیز به نقد کشید و اعلام کرد آیا واقعا تمام آنچه که مردمان اروپا از آن به عنوان نقطه مثبت زندگیشان یاد می کنند می تواند آنها را خوشبخت کند یا خیر  می تواند تبعات دیگری را داشته باشد و آسیب های دیگری را به جوامع شان بزند که در این فیلم بدان پرداخته نشده است.

مثلا گفته می شود در نروژ اگر فردی یک نفر را به هر دلیل به قتل برساند مجازات اعدام ندارد از این رو جوانی در سال 2011 عده ای دانش آموز را به گلوله می بندد و به قتل می رساند و در نهایت به 21 سال حبس محکوم می شود. در ادامه کارگردان مدعی می شود دادن حق زندگی به مجرمین حتی قاتلان موجب شده است تا آمار خشونت در نروژ پایین باشد .

جالب است در بخش دیگر این فیلم بدون آنکه کارگردان به ایران سفری داشته باشد اعلام می کند ایران در بخش های علمی در حال پیشرفت است مانند نانو تکنولوژی که این جالب توجه است ولی کاش کارگردان سفری به ایران داشت تا مردم ایران نقطه نظرات خود را در مورد آمریکا اعلام می کردند.

نکته ای که در این فیلم به چشم می خورد تفاوت نگاه مردمان کشورهای اروپایی با یک کشور جهان سومی مانند تونس به آمریکا است ایتالیایی ها و فرانسوی ها و حتی سوئدی ها و نروژی ها و ایسلندی ها هرگز حاضر نیستند با یک شهروند آمریکایی همسایه شوند اما یک شهروند تونسی که البته در رسانه نیز مشغول به کار است به خود می بالد که انگلیسی با لهجه آمریکایی صحبت می کند و مانند آمریکایی ها غذا می خورد و لباس می پوشد که نشان از حس وابستگی به آمریکا را می دهد.

در جایی از فیلم اعلام می شود حتما برای اصلا حجامعه نباید منتظر یک منجی بود بلکه مردم خودشان باید شرایطشان را اصلاح کنند که این همانند جمله معروف حضرت امام است که فرمودند منتظر مصلح خود باید مصلح باشد.

در تمام مدت فیلم به نظر من یک جا بیش از همه تاثیر گذار بود و ان مربوط می شود به بخش آلمان به طوریکه مردمان این کشور از مدرسه به کودکان خود سرگذشتشان را خوب یا بد آموزش می دهند و اعلام می دارند که هیلتر چه کارهایی کرده است حتی خیابانهایی که در آن جنایات یهودی سوزی رخ داده است را با سنگفرشهایی نمایان کرده اند و بخشی از دیوار برلین نیز باقی مانده است و حتی تابلوهایی در خیابان ها نصب شده است که نشان می دهد مردم آلمان در گذشته چه دورانی را پشت سر گذاشته اند که این تابلوها بخشی از تاریخ آلمان است.

در آخر کارگردان به این جمع بندی می رسد که اگر قرار باشد جنگی از سوی آمریکا راه بی افتد این جنگ باید در داخل کشور آمریکا باشد زیرا اصلاح شرایط موجود در امریکا باید در اولویت تمداران باشد.

من دیدن این فیلم را برای عاشقان ایالات متحده آمریکا توصیه می کنم.

هر چند که پیشنهاد می دهم مسئولان اجرایی کشور نیز یکبار این فیلم را ببینند

 

فیلم ,آمریکا ,کارگردان ,اعلام ,کشور ,آمریکایی ,داشته باشد ,ایالات متحده ,برای آمریکا ,فرماندهان نظامی ,مقصد بعدی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بادرود رسانه Yousef Fathi دنیای هنر almassite ماسک مو و ماسک صورت سکون و زمانهای دور شهر جدید گلبهار (شهرستان گلبهار) آموزش بازاریابی اینترنتی