سریال استانبول ظالم قسمت 103 دوبله فارسی
بالاخره این راز رو میفهمم
آگاه تمام شب را در بیمارستان میماند. صبح روز بعد، شنیز با اگاه تماس میگیرد و از وضعیت پسرشان میپرسد. آگاه به سردی جواب میدهد که خوب است. شنیز با دخترش داملا از جنک حرف میزند و از او طرفداری میکند. او میگوید پسر بیچاره تمام این سالها عذاب وجدان داشته و برای همین از ندیم دوری میکرده است. همچنین ادامه میدهد که آگاه با حساسیتی که روی ندیم دارد ممکن است این خانواده را از هم بپاشد. داملا ناراحت شده و نگران این موضوع میشود.
ندیم به میز صبحانه خالی نگاه میکند که داملا میآید. او در مورد میز خالی تیکه میاندازد و عقیده دارد هر اتفاقی افتاده باشد، باید باهم سر یک میز بمانند. زیرا خانواده هستند و جز یکدیگر کسی را ندارند. داملا عکسی که همگی کنار درخت کریسمس گرفته اند را به ندیم نشان میدهد و میرود. ندیم به عکس نگاه میکند و مچاله اش میکند. او هیچوقت نمیتواند شنیز و جنک را جزو خانواده اش به شمار بیاورد. کمی بعد جمره میآید و میپرسد آیا ندیم به بیمارستان میآید یا خیر؟ ناگهان ندیم عصبی شده و همه جا را بهم میریزد. او فریاد میزند که این اتفاقات تقصیر او نیست و نباید انتظاری از او داشته باشند.
هر چی بخوای ندیم ,میکند ,داملا ,میآید ,خانواده ,شنیز ,نگاه میکند ,ظالم قسمت ,استانبول ظالم ,سریال استانبول منبع
درباره این سایت