نتایج جستجو برای عبارت :

خدایا دردرگریفتم یک زن داشتم زن دیگرگرفتم

خدايا درگرفتم درگرفتم يک زن داشتم زنی دیگر گرفتم,خدايا در گرفتم در گرفتم,دانلود آهنگ سیف الدین خندان خدايا در گرفتم در گرفتم,آهنگ افغانی خدايا در گرفتم,دانلود اهنگ افغانی يک زن داشتم زن دیگر گرفتم,دانلود اهنگ خدايا در گرفتم در گرفتم,آهنگ خدايا در گرفتم در گرفتم,خدايا در گرفتم در گرفتم يک زن داشتم زن دیگر گرفتم,دانلود آهنگ خدايا در گرفتم در گرفتم[Music] Darkhasti
کاشکی یه جاروی پرنده داشتم بسوی تو اسبی دونده داشتم کاشکی برای زلف ناز و زیبات مثل سحر ، بادی دمنده داشتم دشمن اگر تیری زده به قلبم گالن گالن خون ِ جهنده داشتم عمر همه شد توی قفس طی ولی کاش ته ِ عمر بختی رهنده داشتم حبیب اوجاری 1398.8.2
دانلود آهنگ یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم بهمراه متن,دانلود آهنگ mp3 یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,دانلود ریميکس یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,تکست آهنگ یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,کد آهنگ پیشواز یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ایرانسل,دانلود ترانه یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم,دانلود آهنگ کمیاب,شعر آهنگ یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,دانلود آهنگ زیبای یه روزی بود تواین شهر
دانلود آهنگ آرزو داشتم یار من تو باشی,متن کامل اهنگ ارزو داشتم معین,آهنگ کردی معین آرزو داشتم,متن آرزو داشتم یار من تو باشی,ويکی صدا - دانلود آهنگ آرزو داشتم از معین,دانلود متن آهنگ آرزو داشتم معین,متن کردی آهنگ آرزو داشتم معین,حالا دونستم که دنیا پرستی,معین ارزو داشتم یار من تو باشی[Music] Darkhasti
دانلود آهنگ فرق داشتم,دانلود آهنگ حرف داشتم پدرام آزاد,پدرام آزاد حرف داشتم,دانلود آهنگ پدرام آزاد,دلم گرفته باز تو این هوای کم,دانلود اهنگ پدرام ازاد بنام حرف داشتم,,متن اهنگ حرف داشتم پدرام آزاد,موزيک ویدیو حرف داشتم,دانلود اهنگ حرف داشتمام پی تری فول
صبح طبق معمول همیشه ، دم دم های صبح از خواب پریدم .گوشی رو باز کردم و استوریها رو دیدم . جنگ جنگ جنگ !تعجب کردم . اخبار تلویزیون و چک کردم و دیدم آره راسته!نیم ساعتی گذشته بود و تازه میخواستم بخوابم که یه صدای وحشتناک ترکیدن اومد . همه بلند شدیم و فکر کردیم واقعا جنگه .سقوط هواپیما بود .به جایی رسیدم که دیگه مرگ ناراحتم نميکنه . میگم خوش به حالشون .مخصوصا اون تازه عروس و داماد .بی حس شدم دیگه واقعا نسبت به رفتن از این دنیا .در واقع میشه گفت
این حس گندی که الان دارمو پارسال همین موقع ها بود فکر کنم داشتم حس بد ، تلخ ، گند ، مضخرف، از خدا فقط میخوام که اشتباه کرده باشم و اینهمه حرص و جوشم بیخود باشه مثل پارسال! خدايا خودت هوامو داشته باش! مثل پارسال! خدايا باور کن منو اگه تو شرایط سختم قرار ندی بازم قدر روزای عادیمو میدونم! به خدا که میدونم خدايا به اندازه ی کافی روز بد دیدم که هی میخوای روز بد جدید سر راهم قرار بدی:(((( خدايا خستم کردیییی خستهههه:(((( اصلا وجود داری خدا؟ کائنات؟ طبیعت؟
دانلود آهنگ,متن آهنگ,Download Music,متن آهنگ یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,کد آهنگ پیشواز همراه اول یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,دانلود آهنگ بيکلام یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم,دانلود آهنگ یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم با کیفیت 320,یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم,دانلود آهنگ جدید ایرانی,کد آهنگ پیشواز ایرانسل یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم ,دانلود آهنگ جدید یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری د
خلاصه رفته بودم مدارکمونو از دارالترجمه بگیرم داشتم تو يک پاساژ تو سجاد داشتم راه میرفتم که يکی از هم دانشگاهای قدیممو دیدم هیچ حرفی ام نزدیم فقط لبخند زد منم زدم و رد شدم و با این نگاه و با این لبخند یاده 19 سالگیم افتادم وقتی سال 93 داشتم تو خردادش جون میدادم وای واقعا داشتم جون میدادم من بعده 6 ترم دانشگاه رفتن هنوز واحدام پاس نکرده بودم بینهایت زیره فشاره عصبی بودم و خودمو سرزنش ميکردم فشار مالی خانواده از يک طرف واقعا بی پول شده بودیم و مر
,    ,    دانلود آهنگ آرزو دارم یار من تو باشی,    دانلود آهنگ کردی آرزو داشتم یار من تو باشی,    آرزو داشتم یار من تو باشی مصطفی جاویدان,    دانلود آهنگ آرزو داشتم معین با کیفیت 320,    دانلود آهنگ آرزو داشتم درویش جاویدان,    دانلود اهنگ ارزو داشتم کردی,    آهنگ کردی معین آرزو داشتم,    دانلود کلیپ آرزو داشتم معین,    اهنگ ارزو داشتم با ارگ,   دانلود اهنگ نایاب - کمیاب
,    دانلود اهنگ یه روزی بود تواین شهر منم یه یاری داشتم,    دانلوداهنگ منم یه روزی روزگاری داشتم,    اهنگ ی روزی بود تو این شهر منم ی یاری داشتم,    دانلود آهنگ یه روزی یه روزگاری دلمو دادم به یاری,    دانلود اهنگ کاشکی منم مثل تو یاری داشتم,    آی خدا آی خدا پس چرا تموم شد,    دانلود آهنگ کاشکی منم مثل تو یاری داشتم از امید,    [Music] Darkhasti
من بیشتر از تنهایی، ترسش رو دارم من نمی‌خواستم با سحر بهم بزنم من دوستش داشتم از حرف زدن باهاش لذت می‌بردم اون تنها دوستم بود من سانی رو هم از دست دادم هیچ دوستی ندارم همش فکر می‌کنم اگر خواستم حرف بزنم به کی بگم اون بهم گفت ما واسه هم اررش قائل نیستیم و به احترام گذشته پای هم موندیم ولی من به خاطر گذشته پاش نمونده بودم من دوسش داشتم واقعا و می‌دونید؟ می‌دونم اگر برم سراغش دیگه رابطمون مثل سابق نمیشه من خیلی تنهام و خیلی می‌ترسم کاش یه خوا
چرا که مثل طعم گیلاس در آخرین سکانس فیلمی غم‌ انگیز مهم بودی و آدم کنار تو نمی‌توانست نگران قلبش نباشد زمان ایستادن قلبم را که نمی‌دانستم قلبم را که نمی‌توانستم به دو قسمت کنم؛ پس تو را دوست داشتم و تو را دوست داشتم تو ناگهان بودی مثل صبح آن شنبۀ بی‌هنگام که پرده را کنار زدم برف آمده بود و به رختخواب برگشتم تو را دوست داشتم و هیچ‌چیزی غمگینم نمی‌کرد حتی برفی که آن‌همه راه آمده بود پروازهای آن‌روز را کنسل کند و صدای خنده‌های کودکان دبست
+ امروز صبح از ترس ۳۴واحدِ مانده از خواب بیدار شدم، با دلهره و استرس زمان امتحاناتم، با همان حالاتی که انگار صبح ساعت۸ امتحان داشتم و نخوانده ام. آسودگیِ بعد از بالا آمدنِ ویندوز را دوست داشتم. + پدیشب خواب دیدم، از همان خواب های کذایی از همان ها که هرچه میگذشت پیچیده تر می شد و من همچو افراد دهان دوخته تنها انگار نقش نظاره گر را داشتم با اینکه می دانستم چه اتفاقاتی قرار است رخ دهد، تنها به خودم دروغ میگفتم، کاری که همیشه ميکنم، حتی در هوشیا
دانلود آهنگ آرزو داشتم حامد هاکان,متن کردی آهنگ آرزو داشتم معین,متن کامل اهنگ ارزو داشتم معین,آهنگ های غمگین حامد هاکان,بهترین آهنگ حامد هاکان,دانلود اهنگ دیجی حامد هاکان,دانلود آهنگ آناهیتا از حامد هاکان,دانلود آهنگ لیلا از حامد هاکان,دانلود آهنگ بی قراری حامد هاکان[Music] Darkhasti
داشتم فکر ميکردم چقدر دور شدم از دنیای اینجا. از دوستای خوبی که اینجا داشتم. راستی.معصومه مهربون من چی ميکنی؟پرفسور دوست داشتنی و بامزه تو چطوری؟داش محمود مهربون که همیشه انرژی مثبت میدادی هنوز اینجا سر میزنی؟زوربای عاشق پیشه ی ما چه ميکنه؟داوطلب سابق که خیلی ارادتمند خودت و نوشته هاتم همچنان؟آقای جوپرک.آقای دوردست.و من اینجا رو.آدماشو و قصه هایی که از زندگیاشون خوندمو توی یه صندوقچه توی قلبم نگه داشتم.اینجا رو و آدماشو دوست د
داشتم آرشیو کلیپها رو نگاه می کردم که يکی از کلیپهای قدمی و بسیار زیبا رو که داشتم رو دیدم و خواستم شما رو هم در این حال خوب سهیم کنم . به یاد اونهایی که خحونشون رو و جونشون رو دادن تا ما زیر سلطه اجنبی نباشیمپرتال سلامت اشتهارد
دوران ابتدایی عاشق يک کوله ی پارچه ای شدم که روی دوش يکی از بچه های مدرسه دیده بودم، برای رسیدن به آن، کیفی که داشتم را به عمد پاره کردم. حالاشرایط رسیدن به رؤیایی که داشتم فراهم بود. به بابا اصرارکردم و بابا کوله رابرایم . خیلی خوشحال بودم، وسایلم را مرتب داخلش چیدم وثانیه ها راشمردم تاصبح شود وکوله ی دوست داشتنی ام را بردارم وخرامان وشاد به مدرسه بروم. از شدت ذوقی که داشتم، فکرميکردم به محض ورودم به مدرسه، حواس ها متمرکزبه من وکیف جدیدم
دوباره حمله ی هوایی شده بود، هواپیماهای خودی و دشمن در آسمان مانور می دادند. آنقدر هواپیماها ارتفاعشان پایین بود که حتی خط خوردگیهای روی بدنه ی هواپیما هم پیدا بود. ترس منو گرفته بود. خدايا جنگ شده؟ اگه بمب بندازن چی؟ انقدرکه اینا پایین اومدند با گلوله هم می تونن ما رو بزنن. قلبم فرو ریخت، دوباره اون روزا و شبای وحشتناک دارن میان. خدايا خودت رحم کن. با خودم فکر می کردم ، خوبه این هواپیما هارو نمی زنن؟! همه ی اینا رو داشتم از وسط حیاطمون تماشا م
گفتم خدايا از همه دلگیرم : گفت حتی از من گفتم خدايا دلم را ربودند : گفت پیش از من گفتم خدايا چقدر دوری : گفت تو یا من گفتم خدايا تنها ترینم ؛ گفت تنها تر از من گفتم خدايا دوستت دارم : گفت بیشتر از من گفتم خدايا کمک خواستم : گفت از غیر از من گفتم خدايا اینقدر نگو من : گفت من تو ام تو من
اره خدايا .اره میدونم که داری خیلی سخت امتحانم ميکنی،خیلی بالاتر از فوق تحمل من!اینقد دلم می‌خواد گریه کنم یه دل سیر.خدايا میخوای محکمم کنی،درسته؟پس خیلی خیلی کمکم کن که میدونم کردی و بازم ميکنیدلم نمیخواد این همه گریه کنم،اینجوری خلقم کردی ؛ دل نازک و حساس و وابسته.خدايا خیلی ممنونم  + همیشه وقتی توی سختی هستم به خوشی بعدش فکر ميکنم و دلم می‌خواد هرچه زودتر از این مرحله رد بشم توی این دو ماهو خورده ای اون خوشیی که انتظارش رو داشتم
دوست داشتم یه پاک کن داشتم تمام جاهایی از زندگیمو که دوستشون ندارم پاک می کردم امشب هم می گن حکایت همون پاک کن رو داره شب جمعه و شب زیارتی اباعبدالله هر کسی بیاد در خونه ات می بخشی اش و نا امید بر نمی گردونی اش الهی العفو بک یا الله یا الله یا الله ببخش تمام جاهایی که خطا رفتم
دلم لک می زنه برای قدم زدن با توو آرزو داشتم با تو قدم می زدم و بند های کتانی ت باز می شد و بنشینم عاشقانه بند کفش هایت را ببندم و دوباره بلند شوم دستانت را بگیرم و تا اوج خستگی قدم بزنیمخدايا من از تو چیزهای ساده ای خواستماما تو حسرت های بزرگ را به من هدیه داده ایچه بی انصاف سهم من از عدالت تقسیم شد   
دلم لک می زنه برای قدم زدن با توو آرزو داشتم با تو قدم می زدم و بند های کتانی ت باز می شد و بنشینم عاشقانه بند کفش هایت را ببندم و دوباره بلند شوم دستانت را بگیرم و تا اوج خستگی قدم بزنیمخدايا من از تو چیزهای ساده ای خواستماما تو حسرت های بزرگ را به من هدیه داده ایچه بی انصاف سهم من از عدالت تقسیم شد   
???? من داشتم با همسرم ویدئو-چت می‌کردم که گوشیم اتفاقی از دستم افتاد روی زمین؛ وقتی برش داشتم، چهره ی همسرم تغییر کرده بود.???? دست‌هاش رو، روی لب‌هاش گذاشته بود، انگار که می‌خواست بهم بگه ساکت باشم.در جوابِ چهره ی وحشت‌زده من، این دفعه تایپ کرد:«يک مرد با چاقو زیر تختت‌ـه.»????-پ.ن- یادتون نره قبل از خواب زیر تختتون رو چک کنین.????-پ.ن۲-یهویی کرمم گرف براتون داستان ترسناک بزارم :|♡
امروز صبح دیر کرده بودم.داشتم با هول میرفتم.سرم را بالا گرفتم و دیدم جلو در ورودی واستاده.به محض دیدنش قلبم ریخت!!سرم را انداختم پایین و توی دلم گفتم خدايا خودت نجاتم بده.من نمیدانم باید چکار کنم!رسیدم جلو در و دیدم رفتهنفس کشیدم و خدارا شکر کردم که رفته بود.
خانه دلتنگِ غروبی خفه بود مثلِ امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پُر شد من به خود گفتم يک روز گذشت مادرم آه کشید؛ «زود بر خواهد گشت.» ابری آهسته به چشمم لغزید و سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمینِ دلِ آن کودکِ خُرد آری، آن روز چو می رفت کسی داشتم آمدنش را باور من نمی دانستم معنیِ «هرگز» را تو چرا بازنگشتی دیگر؟ آه ای واژه ی شوم خو نکرده ست دلم با تو هنوز من پس از این همه سال چشم دارم در راه که بیایند عزیزانم، آه
"خدايا"شکرت. من دران کشتیِ طوفان زده یِ به گل نشسته،به تومی اندیشیدم درآن لحظه که آسمانِ دل ابری بود دربیابان سکوت ودشتی سرسبز، من تورامی خواندم توکنارم بودی لحظه ی لرزش دستانم به هنگام نیاز من تورامی خواندم درآن لحظه که رازی داشتم باتودرخلوت شب رازها گفته ام من،دردلِ شب بارهادرمحفل وبزم دلِ من بایادِ توهمراه شده من درهرلحظه به تومی پیچم وتورامی خوانم توکه هستی دلم گرم به این زندگیِ دنیاییست من تورادرغم وشادی صدایت کردم وتودرهرلحظهِ پن
هیجان زدم و کمی بغض دارم. بنا بر این بود که زود بخوابم تا فردا صبح زود بیدار شم و راهی کوه بشیم، با شری و پارسا. چن ماه پیش این موقع من داشتم به نشست آسیب شناختی تئاتر فکر ميکردم و حجم عظیم تجربه های بدست اومده از اونجا و شاید داشتم پیج افرادی که اونجا توجهم بهشون جلب شده بود رو پیگیری ميکردم. از همین چیزا بود که به همایون رسیدم. همایون از دست رفته. همایونی که سرنوشتش تو قصۀ من، مو به مو عین بقیه پیش رفت.
خدايا ! من تو حسابرسی اعمال اون دنیام از تمام حقی که گردن بقیه آدما داشتم میگذرم . اما عوضش باید تمام ویروسا و باکتریایی که باعث شدن سرما بخورم و دهنم سرویس بشه رو تحویلم بدی . میخوام یَکی یَکی دهنشونو همونجا سرویس کنم نکبتا-_____-
داشتم آرشیو وبلاگم رو کمی بالا و پایین می‌کردم.نفسی بالا و پایین شدخدايا شکرتی گفتم و یه هو این پست رو جلوی چشمم دیدم: از دست و زبان که بر آید؟گاهی فقط میشه گفت خدايا شکرت. هیچ کار بیشتری بر نمیاد!همه‌مون خوبی‌هایی داریم. و صد البته بدی‌هایی. همه‌مون نيکی‌هایی کردیم که اگه ناخواسته و از سر دل بوده، شده سنگی که رفته در دجله، تا توی یه برهوتِ تنهایی، جایی که تهِ دلت خالی از همه چیزه، ایزد بهت پس بده و ندونی از کجا دیدی این خیر رو.چجوری میشه شک
 دیشب قبل این که مهمونام برسند داشتم توی آشپزخونه ام کار می کردم ؛ شام رو درست کرده بودم و جلوی سینک ایستاده بودم ظرف می شستم که یه اتفاقی برام افتاد یه چیزی توی مغزم حس کردم یه جور توقف کامل بعد به سمت راست تعادلم رو از دست دادم خواستم سقوط کنم که سریع هشیار شدم و خودم رو نگه داشتم و به سینک تکیه کردم. خدای من
من در هوای دوست، گذشتم ز جان خویش دل از وطن بریدم و از خاندان خویش در شهر خویش، بود مرا دوستان بسی کردم جدا، هوای تو از دوستان خویش من داشتم به گلشن خود، آشیانه‏ ای آواره کرد عشق توام ز آشیان خویش می‏ داشتم گمان که تو با من وفا کنی ورنه، برون نمی‏ شدم از بوستان خویش
آرزو داشتم برای نصف يک روز هم که شده به ارتفاع سرسبزی می‌رفتم موهایم را رها می‌کردم تا باد جریان خود را لابه لای آن ها پیدا کند، دلم که از حس خوب طبیعت قلقلک داده میشد بی هوا يکسری از آدم‌ها را برای همیشه به فراموشی می‌سپردم. اما نمی‌شود مجبورم وسط این شهر، گوشه‌ی اتاقم خیلی از آدم‌ها را لابلای اشک‌هایم به دستمالی بسپرم. در همین گوشه‌ها یاد بگیرم که ابتدا فراموش کنم و در انتها قبول کنم که گاهی باید در نهایت خواستن دست کشید.
????حسرت های آدم  ????یه پرستار استرالیایی بزرگ ترین حسرت های آدم های در حال مرگ رو جمع کرده و پنج حسرت رو که بین بیشتر آدم ها مشترک بوده منتشرکرده ????اولین حسرت: کاش جرات اش رو داشتم اون جوری زندگی می کردم که می خواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن.????حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمی کردم.????حسرت سوم: کاش شجاعت اش رو داشتم که احساسات ام رو به صدای بلند بگم.????حسرت چهارم: کاش رابطه هام رو با دوستام حفظ می کردم.????حسرت پنجم: کاش شادتر می بودم 
دلم می خواست شبانه روز سی و شش ساعت بود. اگر هر روز فقط دوازده ساعت وقت بیشتری داشتم زندگی زیباتر و با کیفیت تری می داشتم. هم به کار و هم به خانه و هم به تمام علاقه مندی هایم می رسیدم. لذت هنر و موسیقی، لذت کشف و سفر، لذت کار و فعالیت، لذت زن ِ زندگی بودن و ورزش و دویدن را درست و حسابی می چشیدم. روزها را با عشق به شب می رساندم و در پی روزنه های نور و امید می دویدم. اما افسوس! همین دوازده ساعت را کم دارم و از همه این هایی که گفتم نصفه و نیمه لبریزم.
#سوالسلام.خسته نباشید. من 19سالمه دوساله ازدواج کردم و اولین رابطه که داشتم مال بچگیمه فکرميکنم هنوز 9سالم نبودکه رابطه داشتم نمیدونم اصلا پردم کی پاره شده. الان دوساله میخوام باردار بشم ولی نمیشم دکتر رفتم گفته مشکل ندارم اگه میشه بهم کمک کنین
زندگی برتر
تو رژیمم گند زدم کلا.امروز صبح وزنم 72.9 بود که 73 ثبت کردم.وقتی اندازه هارو وارد می کردم خیلی جالب بود.کلی کاهش سایز داشتم که اصلا محسوس نبود!دور شکم.86*دور سینه.96*دور مچ 16/6 که 16 ثبت کردم*سرشانه .37*دور باسن .102*دورران.58* پشتیبانم هم کلی زحمت کشید و پارتی بازی که برام خوراکی های خوب اضافه بشه و در کل می گفت اوضاع من خیلی خوبه!ارده شیر و سیاهدونه هم دایم بخورم! در روزهای گذشته که مثل گاو غذا می خوردم حس سندرمpmsرو داشتم که انگار درست بود و
- دیروز قراری با يکی از دوستان نویسنده داشتم. سه ساعتی با هم بودیم. خوش گذشت. هوا خیلی آلوده بود. نیم ساعتی را در محوطه ی باز گذراندیم. زمانی که به خانه برگشتم سرم گیج می رفت و حال تهوع داشتم. همه اش به خاطر آلودگی. يکی دو تا از آشنایان هم دچار آلرژی شدید تنفسی شده اند. خدا به خیر بگذراند.- کتاب جدیدم همه چیزی آماده است. از ویرایش متن تا طرح روی جلد و مجوزش. ولی شوربختانه به خاطر نوسان بی ضابطه ی قیمت کاغذ هنوز در صف چاپ مانده است. امیدوارم به زدی تک
دانلود آهنگ دوست داشتم و دارم,دانلود اهنگ دوست داشتم و دارم تویی عمر دوبارم,دانلود آهنگ دلم چه بی قراره,دانلود آهنگ نگاه کردی امین رستمی و مسعود سعیدی,دانلود آهنگ نشونی امین رستمی با کیفیت 320,دانلود آهنگ دلم بی قراره کارش انتظاره از امین رستمی,دانلود آهنگ بی کلام نشونی امین رستمی,دانلود آلبوم یاد چشمات امین رستمی,دانلود آهنگ امین نيکو ماه منتکست نایس TextNice.iR
قبل از تو، آدم خودداری بودم و به خود مسلط که احساسات و نیازهام رو کاملا تحت اختیار داشتم و تنهایی همه جا میرفتم و حس داشتم. الان چی، آدمی شدم که حس و حال هیچ کاری ندارم به چیزی نمیتونم فکر کنم تمرکز ندارم، الان 3 هفته شده که دقیقا زندگی نباتی دارم و کار و بار هیچی، ست و دلم به هیچی نمیره و همش در حال افسوس خوردنم یه چیز دیگه میخواستم بگم، به کجا رسید ?!!! همه چی رو با دید منطق و روابط رو اجتماعی میدیدم و برام اهمیتی نداشت، حتی در مورد همسر سابقم و م
نمیدونم چرا دلم نمیخواد در مورد مرگ و خودکشی با کسی صحبت کنم قبلتر کسی رو نداشتم و یادمه یه نفر بهم گفته بود هر وقت خواستم میتونم بهش پیام بدم و یادمه وقتی اون پیام رو خوندم تا سر حد مرگ گریه کردم و تا مدت ها آفتابی نشدم و همزمان حس خوبی داشتم که يک نفر خالصانه بهم محبت کرده و هم حس بدی داشتم چون احساس ميکردم تو این دنیای مادی(خارج از وب) انگاری کسی نیست! الان ولی میدونم که اگر بخوام به کسی بگم فقط میگم دلم میخواد بمیرم یا گاهی حس ميکنم یه چاقو بر
همراه زنی که دوستش داشتم خانه‌مان را تمیز می کردیم که کاردی زیر یخچال پیدا کردم. کارد میوه خوری کوچکی بود که سال ها پیش گم کرده و از یاد برده بودیم. کارد را به زنی که دوستش داشتم نشان دادم.
مجله رویا؛ مجله فرهنگی و سرگرمی
عرض سلام و خسته نباشید. سوال زناشوییی داشتم گفتم با شما در میان بزارم تا شاید بتونید كمك كنید. من و نامزدم بسیار باهم صمیمی و راحت هستیم و من از ایشون پرسیدم كه تا به حال رابطه جنسی داشته. كه ایشون راستشو به من گفت و گفت بله داشتممن به ایشون اعتماد كامل دارم.فقط گاهی اوقات كه مثلا از ذهنم میگذره یكم ناراحت میشم.كه چرا شوهر مثلا اون دوران جوانی و خامی این اشتباه رو كردهاز شما میخوام كمكم كنید كه چه استنباطی را داشته باشم كه دیگه این ناراحتی سر
وقتِ مراقبه، معلم یوگا داشت می گفت:«خودتون رو توی یه هاله ی امن و محکم تصور کنین، که ازتون مراقبت ميکنه.». و من داشتم به مردی فکر می کردم که در مسیر باشگاه تصادف کرده بود و دراز به دراز درست مثلِ ما وقتِ مراقبه با چشمان بسته و وضعیت آرام و رها خوابیده بود. داشتم فکر می کردم چرا هیچ هاله ای ازش مراقبت نکرد؟!
95/8/8
سلام
امروز ی تماس داشتم که برخلاف تمام تلفن های یه هفته اخیر جواب دادم
پیشنهاد کار بود
پیشنهاد کار بخاطر دانشگاه کارشناسیم
قلقلکم داد
تو اوج تلاطم ذهنم بین موندن رفتن و برشگتن به شرکت قبل و قید زدن کار
یه ملاقات با مدیر برنامریزی شرکت جدید داشتم
يک شخصیت کاریزماتيک
مجاب شدم بمونم و خودم و رشد بدم و ثابت کنم
یا لیاقت دارم و رشد ميکنم یا لیاقت ندارم و همین لیاقتمه
 
ساعت شش و نیم صبح است. گرسنه و هوشیار، بیش از همیشه بی‌خوابی را لعنت می‌کنم و عذاب می‌کشم. طبق معمول بیشتر شب‌هایی که بی پلک گذاشتن به صبح می‌رسانم‌شان، موسیقی متن فیلم «آناکارنینا» را پخش کرده‌ام و به شوفاژ اتاق تکیه داده‌ام. به آن قسمتی رسیده‌ام که آنا علاقه‌اش به جرگه‌ی «وجدان جامعه‌ی پترزبورگ» که متشکل از «پیرزنان نيکوکار و پارسا اما نه زیبا و مردان هوشمند و فرهیخته و نامجو» بود را، از دست داده و برخلاف گذشته به جرگه‌ی اشراف و صا
اولین ماشینی که داشتم رنو سپند۲ بود اون زمونا شاید مناسب ترین ماشین برام بود هرچند جرات نميکردم باهاش خارج از شهر برم هر وقت برنامه خارج از شهر و ارومیه داشتم از خواهرم ماشین میگرفتم یه روز دل رو زدم به دریا و با سپند رفتم برگشتنی دوتایی برگشتیم بین راه کنار پل میانگذر نگهداشتیم آب بازی خوبی بود يکی از بهترین خاطرات عمرم!! عمر چه زود میگذره، جز خاطره ای برای آدم نمیمونه!! . امروز روز سوم قرنطینه است سه روزه علایم کرونا دارم راستش خدا خدا
نیاز داشتم با کسی حرف بزنم، نه از روی تنهایی و نه برای دردودل، بلکه بخاطر آن حس به اشتراک گذاشتن راز یا حقیقتی شگفت انگیز که چشمان انسان را براق و کلمات را به صف می‌کند؛ مانند آن شب که سقوط هواپیمایی را در شب شاهد بودیم و هیچکس را در آن نیمه شب تابستانی نیافتیم تا ماجرا را برایش تعریف کنیم. اما اینبار موضوع سقوط هواپیما نبود، اصلا حرفی برای گفتن نداشتم، فقط نیاز به گفتگو داشتم. حتی شاید صرفا در موقعیت يک شنونده.
دنیا، امید و زندگی من!‌ از هفته‌ی پیش تا امشب، از اون شب لعنتی! تمام وقتم، تمام نیرو و تمام امیدم این بود که چه کمکی میتونم کنم. چشم انتظار بودم کی يک تيک‌ پیامم می‌شود دو تيک. تا نشان آمدنت را حس کنم. زمان به شکل زجرآوری کند می‌گذشت. شب و‌ روز به خدا التماس کردم، به همه چیز شک کردم، حتی به خودم. می‌ترسیدم بودنم آرامشتو بهم بزنه. باعث فشار عصبی تو شده باشم، کلافه، بلاتکلیف، احساس برزخی داشتم. نه پای رفتن داشتم و‌ نه به موندنم اطمینان.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

وب سایت باران یادداشت های یک خبرنگار خود شناسی هر چی که بخوای BAX_GTA دبستان دانلود کلیپ جدید پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان