نتایج جستجو برای عبارت :

بنشین رفیقوم تادرده دل بگویوم

,    دانلود آهنگ بشین کنارم از مهستی,    دانلود اهنگ قدیمی مهستی بنشين کنار من,    دانلود آهنگ بنشين کنار من از مهستی ویکی صدا,    دانلود اهنگ بشین کنار من مهستی,    متن آهنگ بنشين کنار من مهستی,    دانلود اهنگ مهستی بنشين کنار من بنشين که داغونم,    دانلود اهنگ بنشين کنارم مهستی,    مهستی بنشين کنارم,    دانلود آهنگ قدیمی عزیز بشین به کنارم,    04-music
عزیز بنشين به کنارم
ز عشقت بی قرارم
جون تو طاقت ندارم
حالا مرو از کنارم
به خدا دوست می دارم
سر کوه بلند تا کی نشینم
عزیز بنشين به کنارم
کنار سرزمین گل.خانه دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
میگفت یکبار بنشين و فکرکن، وقتی قشنگ ذهنت را میگشتی، این طرف و آنطرفش را نگاه میکردی. جاهای مختلفش را میدیدی، وقتی از تاریک ترین تا روشن ترین نقطه های فکرت را پیدا کردی. بنشين و برای خودت سیصد شماره بگذار. از یک تا سیصد را بنویس و برای هر کدام یک خط جای خالی بگذار، حالا از شماره یک شروع کن و تک تک چیزهایی که در زندگیت میخواهی، از سیاه ترین تا سفید ترین بخش هایت را بنویس. اول فکر میکنی سیصد تا زیادیست، احتمالا روی ده یا بیست می ایستی، بیشتر مردم
از برای تو هست که اشک میریزم و از نو پارو میزنمتا آمدم تکه آینه هارا بچسبانم و خودم را بیابم سنگ شدند بی مهابا و پرفریبتو چرا؟تو چرا چنین شدی؟که از میان تن ها نمیشناسمتچشمانت را باز کنببین چگونه میرومبه تماشایم بنشينبه جرم تمام دوست داشتنت،انگاه که سرازیر شدی.به تماشایم بنشينهمچون سنگی گرانبهابگذار ثانیه ای دنیا وارونه شود .نترس پرواز خواهم کردکلاغ خواهم شد در سیاهیمرداب  فروخواهدم برد.بی سرزمینمدر آغوش هیچمتکه ای از ابرمکه فرو ریختم
متن آهنگ چه بگویم سالار عقیلی
چه بگویم نگفته هم پیداست غم این دل مگر یکیو دوتاست به همم ریخته است گیسویی به همم ریخته است مدت هاست چه بگویم نگفته هم پیداست غم این دل مگر یکیو دوتاست به همم ریخته است گیسویی به همم ریخته است مدت هاست یا برگرد یا آن دل را برگردان یا بنشين یا این آتش را بنشان آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا یا برگرد یا آن دل را برگردان یا بنشين یا این آتش را بنشان آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا
دانلود آهنگ جد
تو میروی و دیده ی من مانده بر آهتای ماهِ سفر کرده خدا پشت و پناهتای روشنیِ دیده سفر کردی و دارماز اشکِ روان آینه ای بر سرِ راهتآن شبنم افتاده به خاکم که ندارمبال و پرِ پرواز به خورشید نگاهتآیینه ی بختت ، سیهِ من شد و دیدمآینده ی خود در نگهِ چشمِ سیاهتچشمِ سیاهتتو را جویم ، تو را خواهممن از تو دوری ، نتوانمتو را جویم ، تو را خوانمبیا بنشين بر دامانمآن شبنم افتاده به خاکم که ندارمبال و پرِ پرواز به خورشید نگاهتتو را جویم ، تو را خواهممن از تو دور
در روزگاران پیش عاشقی بود كه به وفاداری در عشق مشهور بود. مدتها در آرزوی رسیدن به یار گذرانده بود تا اینكه روزی معشوق به او گفت: امشب برایت لوبیا پخته‌ام. آهسته بیا و در فلان اتاق منتطرم بنشين تا بیایم. عاشق خدا را سپاس گفت و به شكر این خبر خوش به فقیران نان و غذا داد.
 
مجله اینترنتی پرستو
ناز من، عشق من، از چشم ترم زود مرو / سر و جانم به فدایت ز برم زود مرو / نکنم شکوه که دیر آمده‌ای بر سر من / لااقل دیر چو آیی به‌سرم زود مرو / چشم پر حسرت من سیر ندیده‌ست ترا / بنشين یک دم و از چشم ترم زود مرو
مجله رویا؛ مجله فرهنگی و سرگرمی
کد آهنگ پیشواز همراه اول تابهار دلنشین علیرضا قربانی,دانلود آهنگ تابهار دلنشین علیرضا قربانی کیفیت 320,دانلود آهنگ جدید تابهار دلنشین علیرضا قربانی,دانلود ترانه تابهار دلنشین علیرضا قربانی,کد آهنگ پیشواز تابهار دلنشین علیرضا قربانی, تابهار دلنشین علیرضا قربانی,تکست موزیک تابهار دلنشین علیرضا قربانی,کد موزیک تابهار دلنشین علیرضا قربانی,سایت موزیک,دانلود موزیک ویدیو تابهار دلنشین علیرضا قربانی,متن آهنگ تابهار دلنشین علیرضا قربانی,دانل
در پی چشمت شهر به شهر خانه به خانه شدم روانه .
گل عشقم را چیدی دانه به دانه چه عاشقانه
آرام آرام آتش به دلم زدی بنشين که خوش آمدی رویای من
این تو این جان من شوق چشمان من عاشق حامی کشی زیبای من
در پی چشمت شهر به شهر خانه به خانه شدم روانه
گل عشقم را چیدی دانه به دانه چه عاشقانه
مثل تو دنیا ندیده فصل عشق ما رسیده 
رونمایی کردی و یک شهر دستش را بریده
کفرم و دینم تو هستی هر چی میبینم تو هستی
بیستون ها می کنم من چون که شیرینم تا هستی
در پی چشمت شه
قومی متفکرند اندر ره دینقومی به گمان فتاده در راه یقینمیترسم از آن که بانگ آید روزیکای بیخبران راه نه آنست و نه این ==========برخیز و مخور غم جهان گذرانبنشين و دمی به شادمانی گذراندر طبع جهان اگر وفایی بودینوبت بتو خود نیامدی از دگران
ای عشق به فریاد دل زار برسچون طبیبی به دل غمزده بیمار برسبنشين باز طبیبانه کنار دل خونغم برون کن ز دل و بر من خمّار برسروشنی بخش به تاریک دل محزونمنور امید بتاب و به من تار برسعالم ار نور ز مهری داردتو ز مهر رخت ای ماه پری وار برسطلعت خویش مپوشان که شود تار جهاننور امید به تاریکی بازار برسکم کن این فاصله را بر من مسکین روزیاز ره دور چو ناجی غریق یار برسمی سرایم اگر از دیده و دل شعر تریلطف کن چهره گشا بر من "یسار" برس۱۳۹۸.۱۰.۱۰  ۰۹:۴۶  "یسار"
چه قدر دلم گرفته است امشب چه قدر کم دارمت چه قدر ندارمت چه قدر خالیم چه قدر سردم چه قدر خستم تمام شده ام انگار درد دارم .انگار کسی یک چاقو برداشته و ذره ذره شکنجه ام می کند گمان نکنم این بار جان سالم به در ببرم خیلی زخم عمیق است خیلی خون از دست داده ام خیلی درد دارد می دانی یاد گرفته ام که با درد آرام باشم خو کنم و بسازم یاد گرفته ام که بنشينم و حرفی نزنم یاد گرفته ام که بخندم و اشکم را سرازیر نکنم یاد گرفته ام که صبر کنم از یک جایی به بعد سرم
دوش هرکاری که کردم دل موجانگرهد هرچه بس گوم بنشين گوش به حرفانگرهد مثل یه بچه کوچیری پاهانه کفت به زمین هی ایچرخیدوایقارنیدوهیچی وانگرهد دل نازک به یه حرف کوچیری قهر ایکنه کاشکی از روز اول پاس منه دنیا نگرهد دل به دست آر مرو کعبه به مهمون خدا که خدا گوش به لبیک ودعاها نگرهد دقت اشکسته ایر اه بکنه وقت صحر آسمون وزمین حمله سروپانگرهد پیلت خرجکن ورنده دست عروون که خدا ارج تونه از همه درها نگرهد ((سرپرست))هرچی تری هیچ دل اشکسته مکن که توبه نزدخدا
جرالدین دخترم، از تو دورم، ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی شود. اما تو کجایی؟ در پاریس روی صحنه ی تئاتر پر شکوه شانزه لیزه. این را می دانم و چنان است که در این سکوت شبانگاهی، آهنگ قدمهایت را می شنوم. شنیده ام نقش تو در این نمایش پر شکوه، نقش آن دختر زیبای حاکمی است که اسیر خان تاتار شده است. جرالدین، در نقش ستاره باش اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند تو را فرصت هوشیاری داد، بنشين و نامه ام را ب
آه ای عشق میشود این بار آخرین اشتباه من باشی؟ میشود توی آسمان دلم بِنِشینی و ماه من باشی؟ در مصافی که نابرابر بود دین خود را به دست تو دادم من خودم خواستم که تو عمری بی بهانه گناه من باشی گم شدم لابه لای تنهایی، کور سویی نمانده در قلبم مثل طفلی مطیع و فرمانبر می شود سربراه من باشی؟ بنشين رو بروی چشمانم خط بزن سطر های غمگین را با خودت هی مرور کن تا صبح، خیره در هر نگاه من باشی در شبیخون تلخ حسرتها ،! من و تو یک پناه می خواهیم دستهای مرا بگیر و ببر
برگرد، عاشق‌ترین همدرد، آخر چگونه از خیالت بگذرم، برگرد و غمگینم مکن شب‌ها، ای آخرین رویا، من بی تو از رویای خود تنهاترم، تنهاتر از اینم مکن مرا بگیر، آتشم بزن و جان بده به من و در سپیده‌ی جان، روشن باش مرا ببین، ای که بی تو منم، بی تو می‌شکنم، ای تمام جهان، با من باش شمع توام تو ببین، در اشک من بنشين، ای روشنای جهان، رو سوی سایه مکن بی من مرو به سفر، از گریه‌ام مگذر، ای بی تو من نگران، از من گلایه مکن مرا بگیر، آتشم بزن و جان بده به من و د ر س
میزی در وسط یک گذرگاه شلوغ در هنگ کنگ قرار داده اند، هر یک از عابرین که بخواهد می تواند بنشيند و سپس گروهی با شیرینی و نوای ویولن از او استقبال می کنند و در .طلا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد
بیا بنشين کمی برنامه ریزی کن ول اخبار زنده مردم ستیزی کن! جنگ ملت بر سر بیهودگی ست بمان شخصیتت را پایه ریزی کن! دمی با خود نشستن بهتر از صد، فال اثر دارد،بیا اندازه گیری کن! بازی دنیا هزاری زیر و بم دارد، نخور بازی ،نگاه اطراف بازی کن! "آرزو بر ما جوانان عیب نیست" محکم بشین، بلندپروانه سازی کن! من شاعری آواره ام، برگرد برو از زندگی لذت ببر،سرمایه داری کن! بهاری کز در آمد از ره دیوار،رفته در جوانی فکر آن فردای پیری کن.
آه ای عشق میشود این بار آخرین اشتباه من باشی؟ میشود توی آسمان دلم بِنِشینی و ماه من باشی؟ در مصافی که نابرابر بود دین خود را به دست تو دادم من خودم خواستم که تو عمری بی بهانه گناه من باشی گم شدم لابه لای تنهایی کور سویی نمانده در قلبم مثل طفلی مطیع و فرمانبر می شود سربراه من باشی؟ بنشين رو بروی چشمانم خط بزن سطر های غمگین را با خودت هی مرور کن تا صبح خیره در هر نگاه من باشی در شبیخون تلخ حسرتها من و تو یک پناه می خواهیم دستهای مرا بگیر و ببر تا که
برگرد عاشق ترین همدرد آخر چگونه از خیالت بگذرم برگرد و غمگینم مکن شب ها ای آخرین رویا من بی تو از روی ا ی خود تنهاترم تنها تر از اینم مکن مرا بگیر آتشم بزنو جان بده به منو در سپیده جان روشن باش مرا ببین ای که بی تو منم بی تو میشکنم ای تمام جهان با من باش شمع توام تو ببین در اشک من بنشين ای روشنای جهان رو سوی سایه مکن بی من مرا به سفر از گریه ام مگذر ای بی تو من نگران از من گلایه مکن مرا بگیر آتشم بزنو جان بده به منو در سپیده جان روشن باش مرا ببین ای ک
در امتداد خیس درختان رسیده‌ایاز گِل عبورکرده به انسان رسیده‌ایرویا بنفش می‌زند و برگ، ترشده استاز رنگ فصل ها که به باران رسیده‌ایدر شیب آن پیاده‌رویِ برگ‌های زردبا هر قدم به نرگس و بستان رسیده‌ایکم کم رسیده‌ام که بمیرم به عشق تووقتی تو از خیال فراوان رسیده‌ایبنشين کمی که خستگی از تن بدر کنیای خسته کز غبار بیابان رسیده‌ایآری چه مشکل است به سامان رسیدنممی‌بینمت ز دور به سامان رسیده‌ایمن کم‌کم از حضور تو رفتم ولی هنوزاحساس می‌کنم ت
دانست چو با او به شکایت سخنم هستبرجست و به یک بوسه لبم بست
چون شرم زعریان شدنم در بر او بودشد اخگر سوزنده و بر پیرهنم جست
تبدارم و شادم که اگر یار درآیدباور نکند تا نکشد بر بدنم دست
هر آه که در حسرتش از سینه بر آمدزندانی غم بود و زندان تنم رست
این بی خبران در طلب هستی جامندغافل که نگاه تو شرابست و منم مست
فارغ بنشين بوسه زلب خواه نه گفتارکاندر نگه گرم تو شرابست و منم مست
سیمین بهبهانیاشعار شاعران معاصر
آهنگ  #فارسی فوق العاده زیبا
از  #پرواز همای
نام اثر :#بانوی رویا های من
متن موسیقی :
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم حالا که پیدا کردمت بنشين تماشایت کنم الماس اشک شوق را تاجی گیسویت نهم گلهای باغ عشق را زیب سراپایت کنم بنشين که با من هر نظر با چشم دل با چشم سَر هر لحظه خود را مست تر از روی زیبایت کنم بنشينم و بنشانمت آنسان که خواهم خانَمت وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم بوسم تو را با هر نفس ای بخت دور از دسترس گر بانگ بردار
ای چشم خمارین تو و افسانه نازتوی زلف کمندین من و شبهای درازتشبها منم و چشمک محزون ثریابا اشک غم و زمزمه راز و نیازتبازآمدی ای شمع که با جمع نسازیبنشين و به پروانه بده سوز و گدازتگنجینه رازی است به هر مویت و زان مویهر چنبره ماری است به گنجینه رازتدر خویش زنیم آتش و خلقی به سرآریمباشد که ببینیم بدین شعبده بازتصد دشت و دمن صاف و تراز آمد و یک بارای جاده انصاف ندیدیم ترازتشهری به تو یار است و غریب این همه محرومای شاه به نازم دل درویش نوازتگاتاهای
نشستم تو اتاقم، به ایفل پشت مه نگاه میکنم. صدای منیر وکیلی طنین انداخته توی خونه: تو بیو تی ما بنشين وای بلال طبیب دردُم لای لایی گل نای نایی گل وای دو هر نومدی مو مردم در غمِ ندیدنت ، وای بلال علیل و زردُم لای لایی گل نای نایی گل وای دو هر نومدی مو مردم یهو انگار دیگه صداش از توی بلندگو نمیاد. انگار اینجا نشسته گوشه ی این تخت داره میخونه. با یه لبخند و موهای مشکی ای که تاب خورده روی شونه هاش. بهش میگم: "منیر جون دوست داشتم زندگی ای مثل تو داشتم، که
 
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی چه بگویم
Download New Music Salar Aghili Che Begooyam
ترانه : محمدمهدی سیار | تنظیم سازهای آتیک : فرید سعادتمند تنظیم سازهای الکترونیک : میلاد بیضا | میکس : نوید صالح زاده | مسترینک : امید اصغری
آهنگ جدید سالار عقیلی بنام چه بگویم نگفته هم پیداست غمه این دل

 
متن آهنگ جدید سالار عقیلی چه بگویم
چه بگویم نگفته هم پیداست غمه این دل مگر یکی و دوتاست به همم ریخته است گیسویی به همم ریخته است مدت هاست
آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای
 

ای دل به ادب بنشين برخیز ز بدخویی
-------- 
زیرا به ادب یابی آن چیز که می‌گویی

حاشا که چنان سودا یابند بدین صفرا
 --------
هیهات چنان رویی یابند به بی‌رویی

در عین نظر بنشين چون مردمک دیده
 --------
در خویش بجو ای دل آن چیز که می‌جویی

بگریز ز همسایه گر سایه نمی‌خواهی
 --------
در خود منگر زیرا در دیده خود مویی

گر غرقه دریایی این خاک چه پیمایی
 --------
ور بر لب دریایی چون روی نمی‌شویی

 منبع:http://shereno.comهجدهمین پرسش مهر
تفنگت را زمین بگذار. تفنگت را زمین بگذار؛ که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار. تفنگِ دستِ تو یعنی؛ زبانِ آتش و آهن. من امّا پیشِ این اهریمنی‌؛ ابزارِ بنیان کن، ندارم جز زبانِ دل. دلی لبریز از مهرِ تو؛ ای با دوستی، دشمن! زبانِ آتش و آهن؛ زبانِ خشم و خونریزی ست. زبانِ قهرِ چنگیزی ست. بیا… بنشين… بگو… بشنو. بگو… بشنو سخن؛ شاید فروغِ آدمیت راه در قلبِ تو بگشاید. فروغِ آدمیت؛ راه در قلبِ تو بگشاید.
قلبت را آرام کن
یک وقت هایی بنشين و خلوت کن با روح درونت
بیشتر لمس و تجربه اش كن
نگاه كن به نعمت هایت
نگاه کن به اطرافت
به خوشبختى هایت
به کسانی که مید.آذر کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دکلمه رمانتیک و احساسی برف نو سلام، احمد شاملو
برف نو، برف نو، سلام، سلام!
بنشين، خوش نشسته ای بر بام.
پاکی آوردی - ای امید سپید!-
همه آلوده گی ست این .ماکان دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
بیا بنشين کمی برنامه ریزی کنول اخبار زنده مردم ستیزی کن!جنگ ملت بر سر بیهودگی ست بمان شخصیتت را پایه ریزی کن!دمی با خود نشستن بهتر از صد،فال اثر دارد،بیا اندازه گیری کن!بازی دنیا هزاری زیر و بم دارد، نخور بازی ،نگاه اطراف بازی کن!"آرزو بر ما جوانان عیب نیست"محکم بشین، بلندپروانه سازی کن!من شاعری آواره ام، برگرد برواز زندگی لذت ببر،سرمایه داری کن!بهاری کز در آمد از ره دیوار،رفتهدر جوانی فکر آن فردای پیری کن. 
اگر یک روز برای ابد ساکت ماندم .تو یادت بماند مرا .هوای شوریدگی ام را .دیوانگی و دلواپس ی هایم را .اگر یک روز دیر به قسم بعد از تو وفا کردم .تو یادت بماند مرا .تا یک عصر شهریوری .بنشين ی و برای فرزندان م همه چیز را بگویی .از تمام ان روز ها .اولین قدم زدن ها و اولین نبض ها ی عاشقی مان .از فرو ریختن و لرزیدن دل ها ی مان .از بیقراری هایم بگویی .باید بدانند که چرا همیشه غم نبود کسی را کشیدم .باید بدانند ان که گاهی برای ش گریستم که بوده .ان ویر
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───تا بهار دل نشین آمد به سوی چمن♬♫♪ ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن ♬♫♪چون نسیم نو بهار برآشیانم کن گذر♬♫♪ تا که گلباران شود کلبه ی ویران من ♬♫♪تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان♬♫♪ تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان ♬♫♪چون سپندم بر سره آتش نشان بنشين همیچون سرشکم در کنار بنشين نشان سوز نهان♬♫♪ تا بهار دلنشین آمد از سوی چمن ♬♫♪ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن♬♫♪ چون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

مزاج شناسی مهرآهنگ زرتشت-فروش پیانو دیجیتال,فروش گیتار,خرید ویولن,گیتار,راهنمای خرید پیانو آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟ یک ماما مجله اینترنتی رز بازار خرید و فروش نخ اکریلیک کجاست؟ تفریحی