( دلنوشته هایی عاشقانه درباره باران )
وای باران باران
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سر بی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران باران
پرمرغان نگاهم را شست
(حمید مصدق)
به ادامه مطلب رجوع کنید
ژورنال پائیزان باران ,باران باران ,درباره باران ,عاشقانه درباره ,هایی عاشقانه ,دلنوشته هایی ,عاشقانه درباره باران ,هایی عاشقانه درباره منبع
درباره این سایت