پادشاه شیشونگا قوم خود را در خارج از کاخ خود جمع کرده است تا سخنرانی کند و توضیح دهد که آنها فرزندان مادر هند هستند و هیچ خارجی نمی تواند تا به حال پای خود را بر سرزمین خود بگذارد. او به آنها می گوید که ممکن است با دستان مهمان پذیرایی کنند اما آنها می دانند که ستون فقرات دشمن را نیز بشکنند و در برابر هرگونه حمله به سرزمین مادری خود متحد بمانند. هنگامی که ماهارانی مورا او را می شنود صحبت می کند دوپتای او از شانه اش برداشته و زیر بالکن می افتد. می بینیم که ناند منحرف که قبل از حمام به او حمام می زد اتفاق می افتد تا او را گرفت و سپس آن را به سمت خودش برد. او را می بیند که به همراه او با دوتایی به سمت خودش می آید و می رود وقتی از روی عمد دست خود را روی بازوی خود بکشد و با یک لبخند حیرت انگیز روی صورتش بگذارد ، آن را از او بازگرداند. Maharani Mura از جسارت خود احساس انزجار می کند و از Maharani Avantika شکایت می کند که بلافاصله Maharani Mura را به ناند می برد و به دلیل سوء رفتار او را مجازات می کند. او او را به اعدام محكوم می كند اما مهربان مهربانی مهربان او را از اینكه خشن باشد ، بنابراین Avantika سپس او را به حبس ابد محكوم می كند.

سپس ما یک گردان از مهاجمان خارجی را می بینیم که سعی در عبور از مرزهای هند دارند اما مردی آنها را متوقف می کند و می گوید بهارات سرزمین مادری خود است و او هرگز اجازه نمی دهد هیچ خارجی وارد کشور شود. رهبر خارجی به او می گوید کارهای خود را انجام دهد زیرا قبلاً وی را به خاطر این کار پرداخت کرده است ، که در آن مرد یک کیسه سکه را در چهره خود می سوزاند و به او می گوید که هیچ پولی نمی تواند باعث شود که وی به کشور خود خیانت کند. این فرد خارجی عقب نشینی می کند که می گوید روزی یک رهبر حریص در هند وجود خواهد داشت که این کشور را برای پول می د.

Maharani Mura بی قرار به نظر می رسد و به Maharaja Suryagupta می گوید که او هنوز هم بعد از اتفاقی که افتاده است احساس ناراحتی می کند و آرزو می کند وقتی که ناند را در کاخ لکه می زند ، سریعاً ترک کند. Maharaja Suryagupta با شمشیر خود از نند پیروی می کند و می بیند که او وارد اتاق Maharani Avantika می شود. در اتاق ، او می بیند Maharani Avantika با خوشحالی در دامان نند دراز کشیده است. او با شنیدن گفت که می خواست ناند را به دلیل چشم دوختن به زن دیگری در حضور خود بکشد. با این حال ، ناند روشن می کند که وی در واقع به Maharani Avantika نگاه می کرد و Maharani Mura او را سوء تفاهم کرده است. ماهارانی آوانتیکا سپس به او می گوید که تقریباً قصد داشت صبح شوهر احمق خود Maharaja Shishunaga را بکشد اما از این کار خودداری کرد زیرا می خواهد اعتماد خود را در امان نگه دارد. او شوهرش را غبغب می کند و می گوید که او بیش از حد احمق است که به 9 پسر خود افتخار کند و فکر کند فرزندان او هستند وقتی که در واقع همه پسران نند هستند. Maharaja Suryagupta از این افشاگری متحیر شده و عجله می کند تا دوست خود را درباره خیانت همسرش به او اطلاع دهد. درست وقتی که به راه خود به Maharaja Shishunaga می رود ، اتفاق می افتد گلدان را خراب می کند که به Maharani Avantika و Nand هشدار می دهد. ماهارانی آوانتیکا وحشت می کند و از ناند می خواهد تا مهاراجا سوریاگپتا را متوقف کند تا به همسرش برسد.

پیش نمایش قسمت 2 نشان می دهد که مهارانی مورا به تنهایی در یک مزرعه دراز کشیده است و از خداوند می خواهد که کودک خود را با خیال راحت به کودک خود تحویل دهد ، هنگامی که چند طاووس به او نزدیک می شوند و با قطارهای خود (پرها) از ارتش مردان روی اسب محافظت می کنند.

همچنین بخوانید: نقد و بررسی ساعت های گونگ / پرنسس: اگر این اتفاق بیفتد که سیندرلا ناگهان با یک شاهزاده ازدواج کند ، این همان چیزی است که اتفاق می افتد.



دانلود سریال تاریخی maharani ,گوید ,ناند ,avantika ,maharaja ,خارجی ,maharani avantika ,maharani mura ,maharaja suryagupta ,maharaja shishunaga ,ماهارانی آوانتیکا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان صبرم سر اومد کرد پلیر تبلیغات تولید و پخش پوشاک مردانه | عمده فروشی پوشاک اقایان وبلاگ رسمی روستای چهاربرج از توابع شهرستان اسفراین فروشگاه آنلاین عسل زنبورچی لینوکسیا وبلاگ مشاغل خانگي چرخ نخ ريسي و... ME2CH