نوشتم یه نامه

شد خیس خیس کاغذش

گذاشتم رو طاقچه

نشستم گرفتم غمم رو

یهو گره خورد چشام به اشک روشن شمع !

 

یه روزی گذشت و دیدم نامه نیست

دلم ریخت

آخه توی این شهر

کسی عاشق دل نمیشه عزیز !

 

دلم ریخت نکنه قمری خوش خبر

نامه رو اشتباهی بده به خدا

دلش بگیره خدا

ازین نامه ای

که کاغذش با اشکام شده خیس خیس!

 

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر جونی جونی یار جونی

سایت رسمی الهه فاخته جونی ,نامه ,جونی جونی ,الهه فاخته منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

میز اداری - طراحی دکوراسیون داخلی سامانه ساز سایت شخصی عرفان فلاحی Golack پرنیان استند يادداشتهاي پراکنده لینک باکس