شفای باغ بی باران دو رؤیاست
که در طوفان چشمان تو پیداست
زنی که زنده و زیبا و زایاست
به هر گل بنگرد، در دم شکوفاست
□ □ □
در این یک مدرسه صد ماده شیرند
همه شیطون و شرّ و حالگیرند
خدایا، لطف کن دخترکشم کن
که کل این دبیرستان بمیرند
□ □ □
نۀ یک زن جواب رد نباشد
چو باشد نیز صد در صد نباشد
اگر حتی نۀ سفتی بگوید
به آن سفتی که می گوید نباشد
□ □ □
از آن رو طینتی از خاک داری
که باید در خودت یک گل بکاری
از آن رو اشک در چشمت نهادند
که در پای گلت خوش خوش بباری
□ □ □
کسی خوشبوترین انسان دنیاست
که از هر بوی میرایی مبراست
میان مسجد و میخانه راهی است
که رد کفش های حافظ آن جاست
شعر و مطالب ادبی ,نباشد منبع
درباره این سایت