در گمرك بين المللي يك دختر خانم كه يك موصاف كن برقي نو از يك كشور ديگري خريده بوده ، از يك خواجه مي خواهد به او كمك كند تا اين موصاف كن را در گمرگ زير لباسش پنهان كند و بيرون ببرد تا خانم ماليات ندهد خواجه مي گويد: باشد ، ولي به شرط اين كه اگر پرسيدند من دروغ نمي گويم. دختر كه چاره اي نداشته است شرط را مي پذيرد.   در گمرگ مامور مي پرسد: پدر ! آيا چيزي با خودت داري كه اظهار كني؟ خواجه مي گويد : از سر تا كمرم چيزي ندارم! مامور از اين جواب عجيب شك مي كند و مي پرسد: از كمر تا زمين چطور؟ خواجه مي گويد : يك وسيله جذاب كوچك دارم كه زن ها دوست دارند از آن استفاده كنند ، ولي بايد اقرار كنم كه تا حالا بي استفاده مانده است . مامور با خنده مي گويد: خدا پشت و پناهت پدر. برو !
سایت جامع تفریحی و سرگرمی | میکده خواجه ,گويد ,مامور ,دختر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدل لباس 2020، مدل لباس 99، مانتو، پالتو، کیف، کفش، کت دامن پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان هرچی بخوای چی فان دانلود فیلم ترکی اخبار روز جهان و ایرات