مقام نمانده چشمم
کی خبر از دل شکسته دارد جز من
او که می داند سمت غم جز من
آفرین ای غم دار دل شکسته
کرب تو در سخن جان شکسته
دل نمانده دستم ستم کنم
ره نمانده سمتم سمان کنم
شفق نمانده پلکم بیدار کنم
مقام نمانده چشمم گذر کنم
آدم نمانده جز غم خدا کنم
ارابه نمانده بهرم رها کنم
مجنون یار نمانده ,نمانده چشمم ,مقام نمانده منبع
درباره این سایت