می زده شب چو ز میکده باز آیم
بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دلداده ی رهگذرم از خود نبود خبرم
ای فتنه گرم .
شبها سر کوی تو آشفته چو موی تو
می آیم تا جویم خانه به خانه مگر از تو نشانه
میخانه به میخانه پیمانه به پیمانه
می آیم تا جویم بی می و مستی بی تو بهانه
میسوزم شبها با شمع رخ تو با سوز نهان
میسازم با این آتش دل خود با کاهش جان
می زده شب چو ز میکده باز آیم
بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دلداده رهگذرم از خود نبود خبرم
ای فتنه گرم
می زده شب جو ز میکده باز آیم
بر سر کوی تو من به نیاز آیم
دلداده رهگذرم از خود نیود خبرم
ای فتنه گرم
متن آهنگ | نواتکست دلداده ,فتنه ,خبرم ,رهگذرم ,میکده ,دلداده رهگذرم ,نبود خبرم منبع
درباره این سایت