_برفستان_مولانا


جز وی چه باشد کز اجل اندررباید کل ما

صد جان برافشانم بر او گویم هنییا مرحبا


رقصان سوی گردون شوم زان جا سوی بی‌چون شوم

صبر و قرارم برده‌ای ای میزبان زوتر بیا


از مه ستاره می‌بری تو پاره پاره می‌بری

گه شیرخواره می‌بری گه می‌کشانی دایه را


دارم دلی همچون جهان تا می‌کشد کوه گران

من که کشم که کی کشم زین کاهدان واخر مرا


گر موی من چون شیر شد از شوق مردن پیر شد

من آردم گندم نیم چون آمدم در آسیا


در آسیا گندم رود کز سنبله زادست او

زاده مهم نی سنبله در آسیا باشم چرا


نی نی فتد در آسیا هم نور مه از روزنی

زان جا به سوی مه رود نی در دکان نانبا


با عقل خود گر جفتمی من گفتنی‌ها گفتمی

خاموش کن تا نشنود این قصه را باد هوا


 


برفستان آسیا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تبریزگردی طراحی سایت, بهینه سازی سایت, طراحی وب سایت, سئو فروشگاه ظروف پت شب نوشت جدید اموزش های جهان دانستنی های لازم برای یک سفر لذت بخش فروشگاه اینترنتی 4050