وقتی داشت میرفت اون آروم بود هوا خیس نم نم بارون بود
آخرش همیشه قصه هم نمیشه، نمیرفت مرگ قانون بود
این خونه پر خاطراته خونه خالی از صداته
خواب میخورم گیج و تاب میخورم، خوابیدن یه راه نجاته
گریزون ز مردم شدم، عشق دست چندم شدم
اینجا خونه من نیست، من تو اتاقم گم شدم
روزی صد بار مگه میشه مرد خاطرات و نشست دوره کرد
اون که از اول و آخرش درده از هر طرف در به در
منظومه چشماتو اون جنگل موهاتو
اون سجاده دستاتو از خونه من ببر
کویر لوت حرفهاتو این خالی ترین جاتو
این خاطراتو خاطراتو از خونه من ببر.
یه وقتای مثل دیوونه ها سر میز دوتا بشقاب میذارم
نصف غذامو ول میکنم جاش غرص اعصاب میذارم
تو این خونه لعنتی یه نفر رو کم میارم
گوشیمو بر میدارم شب یه عالم آدم میارم
شلوغ میشه دوربرم همه میرزن رو سرم
تا از توی شلوغی ها به تنهایم پی ببرم، گیجه سرم گیجه سرم
منظومه چشماتو اون جنگل موهاتو
اون سجاده دستاتو از خونه من ببر
کویر لوت حرفهاتو این خالی ترین جاتو
این خاطراتو خاطراتو از خونه من ببر


نواتکست خونه ,خاطراتو ,خالی ,جاتواین خاطراتو ,خاطراتو خاطراتو ,ترین جاتواین ,خالی ترین ,موهاتواون سجاده ,جاتواین خاطراتو خاطراتو ,ترین جاتواین خاطرات منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پیشگام رایانه KING_KHABARI مجله سلامت و زیبایی خدمات دارالترجمه ها سایت تفریحی لاف زن | سرگرمی| عکس جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات مستند باز دلتنگی ما جاسک نگـــر|نگرشی نو به فرهنگ و ادب بلوچی|