نام رمان: دختر پسر والیبالی

نویسنده: nasi 30_0

ژانر: عاشقانه و اجتماعی

تعداد صفحات: 280

قسمتی از رمان:

خسته و کوفته کوله ام رو روی شونه ام جابه جا کردم و توی پیاده رو قدم ن راه میرفتم.
اسمم آیدین رادمنش و تازه درسم رو تموم کردم ۲۶ سالمه و وضع مالی نسبتا خوبی داریم.
برای درس هم به خارج از کشور اومدم و همینجا یعنی امریکا موندگار شدم البته گاهی
هم به ایران میرم و اونجا به پدر و مادرم سر میزنم.
اینجا به کمک پدرم یک شرکت تاسیس کردم تا دستم تو جیب خودم باشه؛ یه شرکت
واردات صادرات قطعات کامپیوتر .
خیلی به والیبال علاقه دارم و توی کلاساش شرکت کردم. محیط خوبی داره و خیلی
مدرنه؛مربیمون یک اقای میانساله و منو خیلی دوست داره و به خاطر بازی خوبم منو
ب لول های بالاتر بردن و الان تقریبا حرفه ای بازی میکنم. امروز رو خواستم واسه تنوع
پیاده بیام با و همین فکرا به خونه رسیدم.
یک واحد تو یه برج ۲۰طبقه واحد بزرگ و خوبیه ولی از سر من تنها زیادیه و همیشه
خدا انقدر کثیف و شلوغه که به زور یه جا برای نشستن پیدا میشه.
در واحدو باز کردم و کوله ام رو روی مبل پرت کردم و خودمم روی کاناپه لم دادم.
حوصله عوض کردن لباسام رو نداشتم واسه همین با همون لباسا خوابیدم. چشمامو
رو هم گذاشتم تا کم کم خوابم ببره و نفهیدم چیشد که خوابم برد.
با صدای زنگ موبایلم بیدار شدم!
– الو سلام آیدین کجایی پسر؟
+سلام پویا جان منم خوبم میدونم
–خیل خب، خوبی؟
+ب خوبیت حالا چیکار داشتی زنگ زدی؟
_ روتو برم هیچی لؤناردو جو برش داشت کرد حالام باخته شام همه
رو دعوت کرده ، گفتم زنگ بزنم بیای؛ میای دیگه نه؟؟
+باشه میام من که حوصلم سر رفته حالا کجا میرید؟
– میخوایم ببریمش یه رستوران ایرونی یه شام ایرونی بهش بدیم حال کنه

برای دانلود رمان به ادامه مطلب بروید.


دانلود رمان رمان ,دانلود ,دانلود رمان ,رمان دختر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عاشقانه,اس عاشقانه,آموزش لب موبایل دیجیتال عیب یاب کابل برق استان اصفهان09902854311 کسب درآمد اینترنتی از ارز دیجیتال دبیرخانه و ستاد یادواره شهدای اتصاری نوشته های امیر حسین بی ریا دانلودینا