دانلودرمان وقتی آسمان گریست نوشته زهرا رحمانپور

خلاصه:

بخشی از رمان :

 

به شدت تشنه بود و گلویش می سوخت زمین گداخته و تب کرده بود و گرمای کویر سخت آزارش می داد هر کجا قدم می گذاشت زمین ترک برمیداشت و خزنده ای موذی سر از خاک بیرون می اورد به دنبال جایگاهی امن به هر سو می دوید اما هر چه جلوتر می رفت افتاب گرم تر و سوزاننده تر می شد عرق سراپای وجودش را در بر گرفته بود از دور صدای ناله و مویه به گوشش رسید خوب که نگاه کرد جمعیت انبوهی را دید که گریه کنان تابوتی را بر دوش حمل میکردند پدرش را شناخت که بر سرو صورت می زد و ناله میکرد ترسی مرگبار همه ی ذرات بدنش را به لرزه در آورد به طرف پدرش دوید اما هرچه سعی کرد نتوانست به او برسد جمعیت چون خیالی از پیش چشم هایش محو شده و او را در آن کویر برهوت و مرگبار تنها گذاشته بودند . درمانده و مستاصل بر روی زمین نشست ناگهان زمین زیر پایش دهان گشود و عقرب های سیاه به طرفش هجوم آوردند از وحشت فریادی کشید و شروع به دویدن کرد از دوردست صدای ادربزرگش را شنید که او را به نام می خواند : 

 

ژانرعاشقانه،اجتماعی

 

تعدادصفحات:741


مهدرمان زمین ,آسمان گریست ,وقتی آسمان ,دانلودرمان وقتی ,وقتی آسمان گریست منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هر چی که بخوای بیابون دانلود کلیپ جدید هیات فوتبال شهرستان بیجار خانومانه Ultra-Game سرورگیم خرید و فروش باغ ویلا در شهریار هبلکس کویر معرفی کالا فروشگاهی