دانلودرمان شهر آرزوها نوشته س.حیدری
خلاصه:
داستان درباره ی عشقی پاک ؛ عشقی که مهرداد به مینا به شکنجه های ساواک تن میده. از طرفی ، پسر یکی از تیمسار های شاه عاشق مینا میشه و به خاطر مینا هرکاری می کنه که دلش رو به دست بیاره اما ….
بخشی ازرمان :
اتوبوس با تکان های شدید جاده پر دست انداز و ناهموار را می پیمود و زوزه کشان پیش می رفت. درخت ها و تیرهای تلفن در فضای نیمه تاریک غروب مانند اشباحی از برابرش می گریختند و در گرد و غباری که از جاده بر می خاست گم می شدند.
مسافرین گردآلود چرت می زدند و با افتادن در هر دست انداز و تکان های شدید ، چرتشان پاره می شد و دوباره چشمهاشان بسته و گردنشان کج شده و به خواب می رفتند.
گه گاه صدایی از میان مسافران بر می خاست " قبر اما هشتم رو زیارت کنی صلوات بفرست ". و صدای صلوات در فضای غبارآلود اتوبوس می پیچید.
سر و روی مسافران را قشری از گرد و خاک پوشانده بود. بچه ها در آغوش پدر و مادرها به طور ناراحت کننده ای در خواب بودند. بدنشان مچاله و جای حرکت نداشت.
ژانر عاشقانه،اجتماعی
تعدادصفحات:561
مهدرمان مینا منبع
درباره این سایت